کتاب صوتی مدیر اثربخش در عمل کتابی است که مدیریت را از یک تئوری صرف به یک چارچوب عملیاتی تبدیل میکند. دراکر به مدیران میآموزد که موفقیت نتیجه نبوغ نیست، بلکه حاصل تمرین مستمر این پنج اصل اساسی است. این کتاب به مدیران یادآوری میکند که اثربخشی، انتخابی است که هر روز باید برای آن تلاش کرد.
یکی از متون کلاسیک و تأثیرگذار در زمینه مدیریت است که بر این ایده اساسی تمرکز دارد که اثربخشی یک مهارت آموختنی است، نه یک ویژگی ذاتی. دراکر استدلال میکند که مدیران سطح بالا نه تنها باید کارها را درست انجام دهند (کارایی)، بلکه باید کارهای درست را انجام دهند (اثربخشی).
برای دستیابی به این هدف، دراکر پنج اصل اساسی را برای مدیران اثربخش شرح میدهد که محور اصلی این کتاب را تشکیل میدهند:
اولین قدم به سوی اثربخشی، کنترل زمان است. دراکر معتقد است که زمان، محدودترین منبع است و مدیران اثربخش از آن آگاهند. فعالیتهای زیر برای مدیریت زمان حیاتی هستند:
مدیر اثربخش بر خروجی و نتایج کار خود متمرکز است، نه بر تلاشها یا فعالیتهای صرف. این اصل نیازمند پاسخ دادن به این سوال است: «مشارکت من باید به گونهای باشد که بهترین نتیجه را برای سازمان به ارمغان آورد؟»
تمرکز باید از «انجام کارها» به «به دست آوردن نتایج» تغییر یابد. این امر مستلزم داشتن اهداف روشن و قابل اندازهگیری است که مستقیماً به اهداف کلان سازمان کمک کنند.
در این بخش، دراکر بر این نکته تأکید میکند که مدیران اثربخش بر نقاط قوت خود و همکارانشان تکیه میکنند، نه اینکه سعی کنند ضعفها را برطرف سازند. اصلاح ضعفها پرهزینه و اغلب بینتیجه است.
اولویتبندی، جوهره مدیریت اثربخش است. دراکر توضیح میدهد که «هیچ چیز مهمتر از این نیست که بدانیم چه چیزی مهم است.» این امر مستلزم آن است که مدیران یاد بگیرند:
آخرین اصل، یکپارچهسازی چهار اصل پیشین است. یک مدیر اثربخش باید یاد بگیرد که چگونه تمام این مهارتها را با هم به کار گیرد. این امر شامل موارد زیر است: