توضیحات
کتاب صوتی نفوذ واژگان و قدرت آنها از نشر صوتی نیک
آنتونی رابینز در آثارش بارها روی این ایده تأکید کرده که زبانِ ما تنها وسیلهای برای انتقال پیام به دیگران نیست، بلکه ابزار اصلیای است که داخلیترین تجربههای روانی ما را میسازد؛ خلاصهٔ کلیِ دیدگاه او دربارهٔ «نفوذ واژگان و قدرت آنها» این است که کلمات، شکلدهندهٔ معنا هستند و معناها احساس را میسازند، احساسها رفتار را تولید میکنند و رفتارها در نهایت سرنوشت ما را رقم میزنند. بهزبان سادهتر، چیزی که ما به خود و دیگران میگوییم — از تککلمههایی مثل «نمیتوانم» یا «همیشه» تا جملههایی که خودِ هویت را تعریف میکنند — بر چارچوب ذهنیمان اثر میگذارد و این چارچوب ذهنی تعیین میکند چه چیزی را ممکن ببینیم و چه کاری انجام دهیم. رابینز این موضوع را با مفاهیمی که از حوزهٔ برنامهریزی عصبی–زبانی (NLP) و روانشناسی کاربردی قرض میگیرد، کاربردی میکند: او پیشنهاد میدهد که با آگاهی از الگوهای زبانیمان و تغییر انتخاب واژگان، میتوانیم احساسات و در نتیجه عملکردمان را تغییر دهیم. یکی از نکات کلیدیاش این است که واژگان مبهم یا کلنگر (مثل «همیشه»، «هیچوقت»، «نمیشود») ذهن را در دامِ کلیشهها اسیر میکند؛ در مقابل، زبان دقیق و رفتاری (مثلاً «الان انتخاب کردم این کار را نکنم» یا «این قدم مشخص را امروز برمیدارم») قدرت تصمیمگیری و احساس کنترل را افزایش میدهد. رابینز همچنین به نیروی «بازفرازبندی» (reframing) اشاره میکند: یعنی با عوض کردن چارچوب زبانیِ یک موقعیت میتوان از آن تهدید، یک فرصت ساخت؛ مثلاً بهجای گفتن «من شکست خوردم»، میتوان گفت «این تجربه به من نشان داد چه چیزی کار نمیکند» و همین تغییر کوچک در واژهها منجر به تغییر قابل ملاحظهای در انگیزه و مسیر بعدی عمل خواهد شد. او تأکید دارد که تکرارِ عبارات تقویتکننده—اعم از تأییدات ساده، جملات قصار یا «انکِیشنها» که همراه با تغییر وضعیت بدنی و تنفس اجرا میشوند—میتواند شبکههای عصبی جدیدی بسازد و الگوهای رفتاری مثبت را تقویت کند؛ اما شرطِ کاراییشان صداقت و همراهی با عمل است: تکرار سادهٔ عبارت بدون تغییر عمل یا احساسِ مرتبط، تأثیر کمی خواهد داشت. رابینز جلوتر میرود و دربارهٔ نقش زبان در روابط بینفردی هم حرف میزند: واژگانِ قدرتمند در مکالمات میتواند همدیگر را به همکاری و اعتماد دعوت کند یا بالعکس دور کند؛ انتخابِ اصطلاحاتی که مسئولیتپذیری، احترام و تمرکز بر راهحل را نشان میدهند، کیفیت تعاملات را عوض میکند. او روشهایی عملی پیشنهاد میدهد—از جمله ثبت و تحلیل نوع گفتمانِ روزمرهٔ خود، تمرین بازفرازبندی موقعیتهای منفی، و تهیهٔ لیستی از واژگانِ جایگزین برای عبارتهای تضعیفکننده (مثلاً بهجای «نمیتوانم»، «الان انتخاب دیگری دارم» یا «ترجیح میدهم مسیر دیگری را امتحان کنم»)—که خواننده میتواند روزانه بهکار ببندد تا زبانش تبدیل به ابزاری آگاهانه برای خلق نتایج دلخواه شود
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.